
شهادت نجات فرزند خداوند الهام
من الهام هستم ، تقریبا سه سالی هست که ایمان دار هستم، و در این سه سال هر لحظه اش خدا رو شکر کردم و
من الهام هستم ، تقریبا سه سالی هست که ایمان دار هستم، و در این سه سال هر لحظه اش خدا رو شکر کردم و
درود خدمت همهی شما عزیزان، در هر کجای این دنیا. این، شهادتی هست از زندگی من و اتفاقاتی که برایم افتاد و نجاتی که خداوند
حدود ۳سال پیش من پسرم در سن۱۵سالگی به طور بدی در خلسه ودر خودش بود طوری که نه با کسی حرف میزد نه از اتاقش
من دختری دارم که چند سال پیش در سن ۱۰ سالگی دچار سنگ کلیه شد من او را به دکتر بردم ودکتر با دارو سعی
دختری دارم ۲۸ ساله که ازدواج کرده ویک پسر دوساله هم دارد همسرش متاسفانه خیلی اهل زندگی نبود واینکه چشمش به دنبال زن های دیگر
من( بهی ) وقتی با یکی از فرزند خدا اشنا شدمگفت ما ایماندار هستیم و گفت که خدای ما خیلی مهربونهاصلا اون خدایی نیس که
شهادت ایمان و زندگی من : فرشید هستم در یک خانواده به شدت مذهبی به دنیا اومدم. هم خانواده پدر و هم مادر. از بچگی
درود. ساسان هستم. من از بچگی خدا را دوست داشتم و همیشه توی مسجد و هیأت و ماه محرم دنبال خدا میگشتم ولی هرچقدر قدم
من سالها به کشیدن سیگار و الکل معتاد بودم و همیشه از خدا میخواستم این درد رو از من برداره. در کلیسای ما سالیانه سمینارهایی
سلام ب عزیزان من شکوه هستمدر گذشته زندگی بی سروسامانی و پراز فراز و نشیب داشتم روزهای پراز تشویش و نگرانی و یاس سپری میکردم