راه و راستی و حیات

THE WAY, THE TRUTH & THE LIFE

شهادت کار خداوند

حدود ۳سال پیش من پسرم در سن۱۵سالگی به طور بدی در خلسه ودر خودش بود طوری که نه با کسی حرف میزد نه از اتاقش بیرون می آمدودر اثر اینکه بیش از حد پای گوشی وکامپیوتر بود بعضی اوقات سرپا میخوابید طوری که جلوه خوبی نداشت روزی بایکی از معلمانم مشورت کردم او گفت توپسرت را حتی از خدا بیشتر دوست داری برو ودعا کن واو را تقدیم وتسلیم پدر کن من هم فردای آن روز با دلی فروتن وباروزه وبادعا تا بعد از ظهر در دعا بودم البته در محل کارم همانطور که کار میکردم برای پسرم هم در دعا بودم تا ساعت ۳که توانستم با دعایی که کردم بتوانم بخدا بگویم پسرم از آن توست ومن اورا تا پا جان تسلیم تو میکنم در لحظه زنوانم از رمق افتاد واشک بود که من می ریختم اینقدر در دعا ایستادم تا به منزل رسیدم واز چیزی که دیدم وتا به حال ادامه دارد شوکه شدم پسرم کسی که از اتاقش فقط برای خوردن بیرون می آمد اون روز و روزهای اینده وتا بحال از اتاقش بیرون آمد با ما حرف میزد میخندید شوخی میکرد وحتی لحظاتی را در کنارمان مینشست ومن این را شهادت میدهم که خداوند خدای پدر وعیسی مسیح پسرم را بار دیگر به من برگرداند ومن توانستم به کار خداوند در زندگیم پی ببرم وشهادت بدهم

بایگانی‌ها

7 پاسخ

    1. جلال برنام خداوندی که همیشه دعاهای مارو میشنود و عمل میکند .او همیشه مارا محبت میکند آمین

دیدگاهتان را بنویسید